close
تبلیغات در اینترنت
ازدواج با اذن پدر

تبلیغات

ما را دنبال کنید

جستجوگر

آمارگیر

  • :: آمار مطالب
  • کل مطالب : 182
  • کل نظرات : 34
  • :: آمار کاربران
  • افراد آنلاين : 0
  • تعداد اعضا : 0
  • :: آمار بازديد
  • بازديد امروز : 531
  • بازديد ديروز : 662
  • بازديد کننده امروز : 21
  • بازديد کننده ديروز : 62
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل ديروز: 10
  • بازديد هفته : 1,870
  • بازديد ماه : 9,238
  • بازديد سال : 63,617
  • بازديد کلي : 559,561
  • :: اطلاعات شما
  • آي پي : 66.249.66.157
  • مرورگر : Netscape 5.0
  • سيستم عامل :

کدهای اختصاصی

خوش امدید



جهت ارتباط با وکیل در مشهد:
 " 0915-694-8002 "


         آیا نیاز به مشاوره حقوقی دارید؟
                             آیا در جستجوی وکیل برای دفاع از حقوق خود میباشید؟



مشاوره فوری

    سیاست حفظ اسرار
          احساس امنیت در انجام امور وکالتی
                       احقاق حق و برقراری عدالت و نظم عمومی
                                                  اجرای عدالت                  

http://rozup.ir/view/2417843/OK.gif

«دختر نگران و هراسان نزد رسول اکرم(ص) آمد و گفت: یا رسول ا… از دست این پدر … پیامبر(ص) فرمود: مگر پدرت با تو چه رفتاری داشته است؟ دخترک گفت: برادرزاده ای دارد و بدون آن که قبلا نظر مرا بخواهد، مرا به عقد او درآورده است. پیامبر(ص) فرمود: حالا که چنین کرده است، تو هم مخالفت نکن و زن پسرعمویت باش.

به پیامبر(ص) عرض کرد: یا رسول ا… من پسرعمویم را دوست ندارم چگونه همسر کسی بشوم که دوستش ندارم؟

پیامبر فرمود: اگر او را دوست نداری هرکس را دوست داری به شوهری انتخاب کن. دختر گفت: اتفاقا او را خیلی دوست دارم و جز او کسی دیگر را دوست ندارم و زن کسی غیر از او نخواهم شد اما چون پدرم بدون آن که نظر مرا بخواهد این کار را کرده است، عمدا آمدم با شما سوال و جواب کنم تا از شما این جمله را بشنوم و به همه زنان اعلام کنم از این پس پدران حق ندارند سر خود هر تصمیمی که می خواهند بگیرند و دختران را به هرکس که دل خودشان می خواهد، شوهر دهند.»

با وجود این که از نظر اسلام دختر بالغ و رشید همانند پسر بالغ و رشید در مسائل مالی و اقتصادی استقلال دارد و فقهای شیعه براین امر تصریح کرده اند، اما درمسئله ازدواج و انتخاب همسر از گذشته این بحث مطرح بوده است که آیا در ازدواج دوشیزه بالغ و رشید، اذن پدر یا جد پدری شرط است یا نه؛ به بیان دیگر آیا دختر دوشیزه ای که برای اول بار می خواهد ازدواج کند، می تواند بدون اجازه پدر یا جد پدری ازدواج کند یا این که درستی عقد ازدواج او منوط به اجازه یکی از آن دو است؟

البته فرض مسئله در جایی است که پدر یا جد پدری زنده باشند و دسترسی به آنان نیز ممکن باشد و بدون دلیل مانع ازدواج دختر خود با هم کفو نشوید.

اما در صورتی که یکی از این شرایط مفقود باشد، شکی نیست که رضایت و اذن خود دختر در امر ازدواج کفایت می کند و از نظر فقه اسلام نیازی به کسب اجازه از مادر یا برادر بزرگ تر و یا دیگر اقوام و خویشان نیست. از طرف دیگر در هیچ حالتی پدر یا جد پدری نمی تواند بدون رضایت دختر او را شوهر دهد و حتی فقهایی که اذن پدر را لازم می دانند، رضایت دختر را نیز ضروری می شمارند.

لزوم کسب اجازه در عقد ازدواج دختر بالغ و رشید در فقه شیعه مورد اختلاف بوده و روایاتی نیز درباره هر دو نظر وارد شده است. این بحث در کتاب های فقهی تحت عنوان «اولیای عقد» مطرح می شود و در ذیل آن فروعات و فرضیات مختلف مسئله مورد بررسی قرار می گیرد.

صاحب جواهر در جلد ٢٩ جواهرالکلام صفحه ١٧٤ می نویسد: «فهل تثبت ولایتهما علی البکر الرشیده؟ فیه روایات اظهرها سقوط الولایة عنها و ثبوت الولایة لنفسها» آیا ولایت پدر و جد پدری بر دوشیزه رشیده ثابت است یا نه؟ در این باره روایات مختلف است. ظاهرتر آن است که ولایت آن دو بر دختر ساقط است و او بر امر ازدواج اختیار و استقلال تام دارد.

با این حال بسیاری از فقهای معاصر و امروز اجازه پدر یا جد پدری را در ازدواج دختر بالغ و رشید شرط دانسته اند و برخی به آن فتوا داده و برخی احتیاط واجب گفته اند.

امام خمینی(ره) در تحریرالوسیله می فرماید: احتیاط در استیذان از هر دو است. آیت ا… خویی(ره) هم اجازه را احتیاط واجب دانسته است.

آیت ا… سیستانی نیز گفته است: رشیده باکره که متصدی امور زندگانی خود نباشد، باید از پدر یا جد پدری اجازه بگیرد بلکه بنابر احتیاط واجب اگر خود متصدی زندگانی خویش باشد نیز باید اجازه بگیرد.

آیت ا… مکارم شیرازی هم پیشتر نوشته است: احتیاط آن است که با اجازه پدر یا جد پدری ازدواج کند. فقهای دیگر نیز بر کسب اجازه از پدر یا جد پدری به صورت احتیاط واجب یا فتوا نظر داده اند.

فلسفه اذن پدر

برخی از گذشته به این فتوا ایراد گرفته و از آن چنین استنباط کرده اند که ولایت پدر بر دختر بالغ و رشید و لزوم کسب اجازه در ازدواج از او، به معنای ناقص دانستن و قاصر شمردن زن است.

شهید مطهری در کتاب نظام حقوق زن در اسلام به این نکته پرداخته و نوشته است: فلسفه این که دوشیزگان لازم است یا حداقل خوب است بدون موافقت پدران با مردی ازدواج نکنند، ناشی از این نیست که دختر قاصر شناخته شده و از لحاظ رشد اجتماعی کمتر از مرد به حساب آمده است، اگر به این خاطر بود چه فرقی است میان بیوه و دوشیزه ای که بیوه ١٦ ساله نیاز به موافقت پدر ندارد اما دوشیزه ١٨ ساله نیاز به موافقت دارد؟ به علاوه اگر دختر از نظر اسلام در اداره کار خودش قاصر است، چرا اسلام به دختر بالغ و رشید استقلال اقتصادی داده و معاملات چندصدمیلیونی او را صحیح و بی نیاز از موافقت پدر یا برادر یا شوهر دانسته است.

استاد مطهری در ادامه دلیل این امر را به روان شناسی زن و مرد مربوط دانسته است.

به نظر ایشان حس شکارچی گری مرد از یک طرف و خوش باوری زن نسبت به وفا و صداقت مرد از طرف دیگر اذن پدر را به منزله احتیاط و مراقبتی قرار داده است که قانون برای حفظ دختر ازدواج نکرده در نظر گرفته است و چنین احتیاط و مراقبتی با اصل آزادی انسان ها منافات ندارد.

علامه فضل ا… هم در کتاب «اسلام، زن و جستاری تازه» در این باره می نویسد: اگر برخی از فقیهان اذن پدر را در ازدواج دختر باکره لازم می دانند، این اذن از باب ولایت نیست بلکه یک مسئله تعبدی می باشد که برخاسته از مصلحت خود دختر است تا مبادا به سبب ناپختگی در شرایط سخت و ناگوار گرفتار آید.(ص٦٦)

برپایه برخی روایات و نیز کلمات فقها باید گفت، ازدواج امری است که حیثیت خانوادگی و اجتماعی پدر و مادر و خویشان نزدیک هم در گرو آن است و یک حق شخصی صرف به حساب نمی آید؛ از این رو طبیعی است که خانواده در انتخاب همسر به ویژه برای دختران حساسیت داشته باشند و ملاحظات خانوادگی را در نظر گیرند. علاوه بر این آن چه اسلام گفته است، ملاحظات حقوقی و قانونی است ولی ملاحظات اخلاقی مانند احترام به پدر و مادر و حتی اقوام نزدیک در امر ازدواج سنت پسندیده ای است که موجب استحکام ودوام خانواده می شود و نوعی صله رحم و همبستگی خویشاوندی به شمار می آید.

قانون مدنی چه می گوید

قانون مدنی نظر فقهایی را که اذن پدر را شرط می دانند، اخذ کرده است. در ماده ١٠٤٣ قانون مدنی آمده است: «نکاح دختر باکره اگرچه به سن بلوغ رسیده باشد، موقوف به اجازه پدر یا جد پدری اوست و هرگاه پدر یا جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه کند، اجازه او ساقط و در این صورت دختر می تواند با معرفی کامل مردی که می خواهد با او ازدواج نماید و شرایط نکاح و مهری که بین آن ها قرار داده شده است، پس از اخذ اجازه از دادگاه مدنی خاص به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نماید.»

آن چه از قدیم بوده و تا حالا ادامه داشته اجازه پدر برای ازدواج دختر بوده است در این جا شرایط این اجازه را بیان می کنم

 

«دختر نگران و هراسان نزد رسول اکرم(ص) آمد و گفت: یا رسول ا… از دست این پدر … پیامبر(ص) فرمود: مگر پدرت با تو چه رفتاری داشته است؟ دخترک گفت: برادرزاده ای دارد و بدون آن که قبلا نظر مرا بخواهد، مرا به عقد او درآورده است. پیامبر(ص) فرمود: حالا که چنین کرده است، تو هم مخالفت نکن و زن پسرعمویت باش.

به پیامبر(ص) عرض کرد: یا رسول ا… من پسرعمویم را دوست ندارم چگونه همسر کسی بشوم که دوستش ندارم؟

پیامبر فرمود: اگر او را دوست نداری هرکس را دوست داری به شوهری انتخاب کن. دختر گفت: اتفاقا او را خیلی دوست دارم و جز او کسی دیگر را دوست ندارم و زن کسی غیر از او نخواهم شد اما چون پدرم بدون آن که نظر مرا بخواهد این کار را کرده است، عمدا آمدم با شما سوال و جواب کنم تا از شما این جمله را بشنوم و به همه زنان اعلام کنم از این پس پدران حق ندارند سر خود هر تصمیمی که می خواهند بگیرند و دختران را به هرکس که دل خودشان می خواهد، شوهر دهند.»

این ترجمه روان و ساده روایتی بود که شهید مطهری در کتاب نظام حقوق زن در اسلام آن را نقل کرده و صاحب جواهر نیز در «جواهرالکلام» آن را از اهل سنت روایت کرده است. (جواهر ج٢٩ص١٧٧)

با وجود این که از نظر اسلام دختر بالغ و رشید همانند پسر بالغ و رشید در مسائل مالی و اقتصادی استقلال دارد و فقهای شیعه براین امر تصریح کرده اند، اما درمسئله ازدواج و انتخاب همسر از گذشته این بحث مطرح بوده است که آیا در ازدواج دوشیزه بالغ و رشید، اذن پدر یا جد پدری شرط است یا نه؛ به بیان دیگر آیا دختر دوشیزه ای که برای اول بار می خواهد ازدواج کند، می تواند بدون اجازه پدر یا جد پدری ازدواج کند یا این که درستی عقد ازدواج او منوط به اجازه یکی از آن دو است؟

البته فرض مسئله در جایی است که پدر یا جد پدری زنده باشند و دسترسی به آنان نیز ممکن باشد و بدون دلیل مانع ازدواج دختر خود با هم کفو نشوید.

اما در صورتی که یکی از این شرایط مفقود باشد، شکی نیست که رضایت و اذن خود دختر در امر ازدواج کفایت می کند و از نظر فقه اسلام نیازی به کسب اجازه از مادر یا برادر بزرگ تر و یا دیگر اقوام و خویشان نیست. از طرف دیگر در هیچ حالتی پدر یا جد پدری نمی تواند بدون رضایت دختر او را شوهر دهد و حتی فقهایی که اذن پدر را لازم می دانند، رضایت دختر را نیز ضروری می شمارند.

لزوم کسب اجازه در عقد ازدواج دختر بالغ و رشید در فقه شیعه مورد اختلاف بوده و روایاتی نیز درباره هر دو نظر وارد شده است. این بحث در کتاب های فقهی تحت عنوان «اولیای عقد» مطرح می شود و در ذیل آن فروعات و فرضیات مختلف مسئله مورد بررسی قرار می گیرد.

صاحب جواهر در جلد ٢٩ جواهرالکلام صفحه ١٧٤ می نویسد: «فهل تثبت ولایتهما علی البکر الرشیده؟ فیه روایات اظهرها سقوط الولایة عنها و ثبوت الولایة لنفسها» آیا ولایت پدر و جد پدری بر دوشیزه رشیده ثابت است یا نه؟ در این باره روایات مختلف است. ظاهرتر آن است که ولایت آن دو بر دختر ساقط است و او بر امر ازدواج اختیار و استقلال تام دارد.

با این حال بسیاری از فقهای معاصر و امروز اجازه پدر یا جد پدری را در ازدواج دختر بالغ و رشید شرط دانسته اند و برخی به آن فتوا داده و برخی احتیاط واجب گفته اند.

امام خمینی(ره) در تحریرالوسیله می فرماید: احتیاط در استیذان از هر دو است. آیت ا… خویی(ره) هم اجازه را احتیاط واجب دانسته است.

آیت ا… سیستانی نیز گفته است: رشیده باکره که متصدی امور زندگانی خود نباشد، باید از پدر یا جد پدری اجازه بگیرد بلکه بنابر احتیاط واجب اگر خود متصدی زندگانی خویش باشد نیز باید اجازه بگیرد.

آیت ا… مکارم شیرازی هم پیشتر نوشته است: احتیاط آن است که با اجازه پدر یا جد پدری ازدواج کند. فقهای دیگر نیز بر کسب اجازه از پدر یا جد پدری به صورت احتیاط واجب یا فتوا نظر داده اند.

فلسفه اذن پدر

برخی از گذشته به این فتوا ایراد گرفته و از آن چنین استنباط کرده اند که ولایت پدر بر دختر بالغ و رشید و لزوم کسب اجازه در ازدواج از او، به معنای ناقص دانستن و قاصر شمردن زن است.

شهید مطهری در کتاب نظام حقوق زن در اسلام به این نکته پرداخته و نوشته است: فلسفه این که دوشیزگان لازم است یا حداقل خوب است بدون موافقت پدران با مردی ازدواج نکنند، ناشی از این نیست که دختر قاصر شناخته شده و از لحاظ رشد اجتماعی کمتر از مرد به حساب آمده است، اگر به این خاطر بود چه فرقی است میان بیوه و دوشیزه ای که بیوه ١٦ ساله نیاز به موافقت پدر ندارد اما دوشیزه ١٨ ساله نیاز به موافقت دارد؟ به علاوه اگر دختر از نظر اسلام در اداره کار خودش قاصر است، چرا اسلام به دختر بالغ و رشید استقلال اقتصادی داده و معاملات چندصدمیلیونی او را صحیح و بی نیاز از موافقت پدر یا برادر یا شوهر دانسته است.

استاد مطهری در ادامه دلیل این امر را به روان شناسی زن و مرد مربوط دانسته است.

به نظر ایشان حس شکارچی گری مرد از یک طرف و خوش باوری زن نسبت به وفا و صداقت مرد از طرف دیگر اذن پدر را به منزله احتیاط و مراقبتی قرار داده است که قانون برای حفظ دختر ازدواج نکرده در نظر گرفته است و چنین احتیاط و مراقبتی با اصل آزادی انسان ها منافات ندارد.

علامه فضل ا… هم در کتاب «اسلام، زن و جستاری تازه» در این باره می نویسد: اگر برخی از فقیهان اذن پدر را در ازدواج دختر باکره لازم می دانند، این اذن از باب ولایت نیست بلکه یک مسئله تعبدی می باشد که برخاسته از مصلحت خود دختر است تا مبادا به سبب ناپختگی در شرایط سخت و ناگوار گرفتار آید.(ص٦٦)

برپایه برخی روایات و نیز کلمات فقها باید گفت، ازدواج امری است که حیثیت خانوادگی و اجتماعی پدر و مادر و خویشان نزدیک هم در گرو آن است و یک حق شخصی صرف به حساب نمی آید؛ از این رو طبیعی است که خانواده در انتخاب همسر به ویژه برای دختران حساسیت داشته باشند و ملاحظات خانوادگی را در نظر گیرند. علاوه بر این آن چه اسلام گفته است، ملاحظات حقوقی و قانونی است ولی ملاحظات اخلاقی مانند احترام به پدر و مادر و حتی اقوام نزدیک در امر ازدواج سنت پسندیده ای است که موجب استحکام ودوام خانواده می شود و نوعی صله رحم و همبستگی خویشاوندی به شمار می آید.

قانون مدنی چه می گوید

قانون مدنی نظر فقهایی را که اذن پدر را شرط می دانند، اخذ کرده است. در ماده ١٠٤٣ قانون مدنی آمده است: «نکاح دختر باکره اگرچه به سن بلوغ رسیده باشد، موقوف به اجازه پدر یا جد پدری اوست و هرگاه پدر یا جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه کند، اجازه او ساقط و در این صورت دختر می تواند با معرفی کامل مردی که می خواهد با او ازدواج نماید و شرایط نکاح و مهری که بین آن ها قرار داده شده است، پس از اخذ اجازه از دادگاه مدنی خاص به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نماید.»

جهت مشاوره آنلاین طرح سوال و دریافت سوال در ایمیل خود کلیک کنید

ارسال نظر

نام
ایمیل (منتشر نمی‌شود) (لازم)
وبسایت
:) :( ;) :D ;)) :X :? :P :* =(( :O @};- :B /:) :S
نظر خصوصی
مشخصات شما ذخیره شود ؟ [حذف مشخصات] [شکلک ها]
کد امنیتی

نظرات ارسال شده

ممکن است به این موارد نیز علاقه مند باشید:

درباره ما

اخذ مشاوره حقوقی حضوری،تلفنی با وکیل در مشهد
«اخذ مشاوره حقوقی رایگان در کلیه امور ذیل با وکیل در مشهد:» *کلیه امور حقوقی با وکیل در مشهد *کلیه امور کیفری با وکیل در مشهد *چک و سفته و برات با وکیل در مشهد و امور مربوطه نظیر: توقیف اموال در مشهد،جلب در مشهد،واخواست توسط وکیل در مشهد و... *کلیه امور مربوط به ثبت انواع شرکت ها با وکیل در مشهد *تنظیم اساس نامه شرکت با وکیل در مشهد و... *اختلافات مربوط به کمیسیون های تخصصی شهرداری با وکیل در مشهد و استانداری توسط وکیل در مشهد و... *کمیسون ماده100،ماده99،ماده 12 و... *انعقاد و ثبت قرارداد توسط با بهترین وکیل در مشهد با اشخاص حقیقی و حقوقی *امور مربوط به املاک و شهرداری با بهترین وکیل در مشهد(بصورت تخصصی) * نفقه با وکیل خوب در مشهد و تمکین با وکیل خوب در مشهد و امور مربوط به جهیزیه و توقیف اموال با وکیل در مشهد *امور خانواده با وکیل در مشهد و مشاوره تخصصی در این امور *جبران خسارت و ممنوع الخروج از کشور *قیمومت با وکیل خوب در مشهد،حضانت فرزند با وکیل در مشهد،سرپرستی با وکیل در مشهد،ثبت احوال با وکیل خوب در مشهد *تهدید با وکیل در مشهد، ادم ربایی و توهین و فحاشی با وکیل در مشهد *کلاهبرداری با وکیل خوب در مشهد،جرایم اینترنتی و سایبری با وکیل در مشهد *روابط استیجاری بین موجر و مستاجر با وکیل در مشهد *دعاوی خلع ید و رفع تصرف عدوانی با وکیل در مشهد *سرقت،لواط،شرب خبر،قلب سکه با وکیل در مشهد *قتل عمد و غیر عمد و خطایی با وکیل در مشهد *اداره ثبت اسناد و املاک با وکیل خوب در مشهد *دیه توسط بهترین وکیل در مشهد *صلح با وکیل در مشهد *وکیل در مشهد و اخذ مشاوره حقوقی رایگان تلفنی *وکیل تمامی پرونده های حقوقی *وکیل پرونده های دادگاه انقلاب و دیوان عالی کشور *وکیل دادگاه های عمومی و تجدید نظر و دیوان عدالت اداری *وکیل دعاوی مالی و اداری در مشهد *وکیل شرکت ها در مشهد   «««مدیریت سایت»»»

نظرسنجی

به نظر شما علت ایجاد مشکلات در چیست؟