موجبات ارث :
به تصریح ماده 861 ق. م ²موجبات ارث دو امر است : نسب و سبب² به عبارت دیگر موجب ارث قرابت است [1]
واژه ²دو² در این ماده عدد بوده و به علت وجود قرینه دارای مفهوم می باشد [2]
قرابت در سیستم فقهی :
1 – قرابت نسبی :
در این سیستم طبقه و درجه داریم . در این سیستم به طبقه رتبه هم گفته می شود.
در این سیستم اقربای نسبی شخص بر حسب دوری یا نزدیکی با وی در سه طبقه خلاصه می شود:
طبقه اول : پدر ، مادر و اولاد به پایین
طبقه دوم : پدر بزرگ و مادر بزرگ به بالا و برادر و خواهر به پایین [3]
طبقه سوم : اعمام (عمو و عمه ) اخوال(دایی و خاله) به پایین
در هر طبقه باید درجه را نیز مشخص کرد.
از آنجائیکه زن و شوهر اقربای سببی هستند در طبقات که ویژه اقربای نسبی هستند جای ندارند.
درجه در سیستم فقهی :
درجات طبقه اول : پدر و مادر درجه 1 – اولاد درجه 1 – اولادِ اولاد درجه 2 – اولادِ اولادِ اولاد درجه 3
درجات طبقه دوم : پدر بزرگ مادر بزرگ درجه1 – پدر و مادرِ پدربزرگ درجه 2 - پدر بزرگِ پدر بزرگ درجه3 - برادر و خواهر درجه 1 – اولاد برادر وخواهر درجه 2 – اولاداولاد برادر و خواهر درجه 3
درجات طبقه سوم : عمو ، عمه ، دایی و خاله درجه 1 – اولاد آنها درجه 2 – نوه آنها درجه 3
2 – قرابت سببی :
هر کس در هر طبقه و هر درجه با دیگری قرابت نسبی دارد در همان طبقه و درجه با همسر او قرابت سببی دارد
ارث بری بین اقربای سببی :
بین سه دسته از افراد قرابت سببی وجود دارد :
1 – بین زن و شوهر
2 – بین زن با اقربای نسبی شوهر
3 – بین شوهر با اقرابی نسبی زن
اقربای نسبی زن با اقرای نسب شوهر هیچگونه قرابتی ندارند
قرابت رضاعی هم فقط در موانع نکاح موضوعیت دارد (ماده 1046 ق. م)
ارث بری فقط بین اقربای سببی دسته اول (زوج زوجه) و فقط در نکاح دایم وجود دارد . یعنی بین زن یا شوهر با اقربای نسبی دیگری توارث وجود ندارد .
در نکاح موقت بین زوج زوجه توارث وجود ندارد و اگر توراث شرط شود شرط باطل است ولی مبطل نکاح نیست . چرا که قواانین ارث آمره هستند و نمی توان کسی را به ورات افزود یا از شمار آن کاست و قید دائمی در ماده 940ق.م قید احترازی است و مفهوم دارد.
نحوه ارث بردن :
وراث به سه شکل ارث می برند (ماده 893 ق. م )
1 – به فرض
2 – به قرابت
3 – گاه به فرض گاه به قرابت
فرض عبارت است از سهم معین در قانون
فرض ها عبارتند از :1/2، 1/3 ، 1/4 ، 1/6 ، 1/8 ، 2/3 (کلیه اعداد کسری می باشد)
بعضی از وراث همیشه فرض بر هستند . این عده عبارتند از :مادر، زوج و زوجه و هر کام دو فرض دارند : فرض بالا و فرض پایین (اعلی و ادنی) که بشرح زیر می باشد :
مادر : 1/3 و 1/6 زوج : 1/2 و 1/4 زوجه : 1/4 و 1/8
اگر مرد چهار زن داشته باشد چهار زن با هم 1/4 و 1/8 می برند.
وراثی که به قرابت می برند سهم معینی ندارند و پس از اینکه فرض برها سهمشان را بردند ،از ترکه سهم می برند. مثال بارز قرابت بر پسر متوفی می باشد.
مثال متوفی مادر ، زوجه و یک پسر دارد . مادر و زوجه فرض بر هستند و هر دو به علت وجود فرزند متوفی فرض پایین را می برند ؛ مادر 1/6 ؛ و زوجه 1/8 می برد و مابقی به پسر که قرابت بر است می رسد .
نکته : اگر وراث همه فرض بر باشند ممکن است ترکه کم یا زیاد بیاید که بحث خواهد شد .
از جمله کسانی که گاه به فرض و گاه به قرابت ارث می برند پدر است .اگر متوفی اولاد داشته باشد (حتی نوه به پایین ) پدر متوفی فرض بر بوده و فرض او 1/6 می باشد و اگر متوفی اولاد نداشته باشد پدر متوفی قرابت بر خواهد بود . لازم به ذکر است پدر فقط یک فرض دارد .
مثال :
1 – متوفی پدر ، مادر و یک پسر دارد . مادر فرض بر بوده و به علت وجود فرزند متوفی فرض پایین یعنی 1/6 را می برد . پدر به علت وجود فرزند متوفی فرض بر بوده و 1/6 را می برد . مابقی را پسرِ متوفی به قرابت می برد .
2 – متوفاة دارای پدر ، مادر و زوج می باشد . مادر و زوج همیش فرض بر هستند و در اینجا به علت نبود فرزند برای متوفاة فرض بالا را می برند . یعنی مادر 1/3 و زوج 1/2 می برند . پدر هم به علت نبود فرزند متوفاة قرابت بر است و مابقی را به قرابت می برد .
رد : اگر همه وراث فرض بر باشند و پس از بردن فرضشان ترکه زیاد بیاید ؛ مازاد به نسبت سهم الارث بین آنها تقسیم می شود (تسهیم به نسبت) به این تقسیم رد گفته می شود.
مثال : متوفی داری پدر ، مادر و دختر باشد
اگر دختر تنها باشد ( یعنی متوفی پسر نداشته است ) فرض بر است و فرض او 1/2 می باشد.
پدر بخاطر وجو فرزند برای متوفی فرض بر بوده و فرض او 1/6 می باشد
مادر فرض بر است و به علت وجود فرزند برای متوفی فرض ادنی را که 1/6 باشد می برد.
فرض ها را جمع می کنیم :
5/6 = 1/6+1/6+3/6 = 1/6+ 1/6 + 1/6
حال 5/6 را از واحد یک کم می کنیم تا باقیمانده ترکه به دست آید:
1/6 = 5/6 - 6/6= 5/6 - 1
1/6 از ترکه باقی ماند که باید به وراث رد شود . برای رد ابتدا فرض ها را هم مخرج کرده سپس صورت کسر ها را با هم جمع می کنیم . حاصل هر چه شد باید باقیمانده را در عکس جمع صورت کسر های مخرج ضرب کنیم و در نهایت به تناسب صورتها به صاحیان فروض رد می کنیم.
به این عملیات تسهیم به نسبت می گویند .
در این مثال فرض دختر (1/2) ، پدر (1/6) و مادر(1/6 ) را هم مخرج می کنیم .
3/6 و 1/6 و 1/6
جمع صورتها : 5=1+1+3 می باشد . باید 1/6 باقیمانده را 5 قسمت نموده ، 3 قسمت به دختر (به صورت کسرهای هم مخرج توجه شود) ، یک قسمت به پدرو یک قسمت به مادر می دهیم . یعنی 1/5از 1/6 را به پدر و به همین نسبت به مادر و 3/5از 1/6 باقیمانده را به دختر می دهیم . سپس مقادیر رد شده را به فروض اولیه اضافه می کنیم تا قدر السهم نهایی هر یک مشخص شود
پدر:1/5 =1/30 + 1/6 = ( 1/5*1/6) + 1/6
1/6: مادر
دختر: 3/5 = 3/30 + 1/2 = (3/5*1/6) + 1/2
نکته : برای اطمینان از صحت عملیات توصیه می شود قدر السهم های نهایی جمع شوند تا برابری آن با واحد (یک ) محرز شود.
نکات رد :
بحث رد دارای سه نکته مهم می باشد که ذیلاً بیان می گردد
نکته 1 : به زوجه هیچگاه رد نمی شود، حتی اگر وراث منحصر باشد (مواد 905 و 949ق .م)
مثال : متوفی دارای پدر ، دختر و زوجه است
پدر بخاطر وجود دختر فرض بر است و 1/6 می برد
دختر تنها 1/2 به فرض و زوجه بخاطر وجود دختر فرض ادنی یعنی 1/8 را می برد
حال فرض ها را جمع می کنیم :
19/24 = 1/2+1/8+1/6
حال فرض ها را از واحد کسر می کنیم تا باقیمانده بدست آید
5/24= 19/24- 1
حال 5/24 را به پدر و دختر رد می کنیم چون به زوجه رد نمی شود . بنابراین باید فروض پدر و دختر را هم مخرج کرد و به نسبت صورت کسر آنها تسهیم به نسبت کنیم
3/6و1/6 1/2و1/6
جمع صورتها 4=3+1 می باشد . پس از 5/24 باقی مانده 3/4 به دختر و 1/4 به پدر می رسد
نتیجه :
زوجه : 1/8
پدر : 7/32 =21/96= (1/4*5/24)+1/6
دختر:21/32=63/96=(3/4+5/24)+1/2
نکته 2 : به زوج اصولا رد نمی شود ، مگر آنکه وارث منحصر باشد ( مواد 905و 949 ق. م)
مثال : وراث متوفی همه فرض بر بوده و فرض شان به ترتیب عبارت است از : 1/6، 1/2 ، 1/4
مانده ترکه : 1/12 = (1/4+ 1/2+1/6) – 1
به زوج رد نمی شود چون وراث منحصر نیست . پس فروض دختر و مادر وهم مخرج می شوند 3/6 و 1/6
جمع صورت کسر : 4= 3+ 1 پس از 1/12 مانده 3/4 به دختر و 1/4 به مادر می رسد .
مادر : 3/16 = ( 1/4* 1/12 ) + 1/6
دختر : 9/16= ( 3/4 * 1/12 ) + 1/2
زوج : 4/16 = 1/4
نکته 3 : به مادر اصولا رد می شود مگر اینکه حاجب داشته باشد
مثال : متوفی ، مادر و دختر دارد
هر دو فرض برهستند . فرض مادر 1/6 و فرض دختر 1/2 می باشد
مانده ترکه : 1/3= (1/6+1/2) – 1
مساوی کردن مخرج فرض ها : 1/6و 3/6
جمع صورت ها : 4=3+1
از 1/3 مانده ، 3/4 به دختر و 1/4 به مادر می رسد .
دختر : 3/4 = ( 3/4 * 1/3 ) + 1/2
مادر : 1/4= ( 1/4* 1/3) + 1/6
قبل از ذکر مثال برای استثناء نکته 3 ، در خصوص رد به مادر باید اصطلاح حجب و انواع آن ذکر شود.
حجب :
حالت وراثی است که با بودن او وراث دیگر ارث نمی برند یا کمتر می برند (ماده 886 ق.م)
حجب بر دو نوع است : حرمانی و نقصانی
در حجب حرمانی ، حاجب ، به طور کلی وراث دیگر را از ارث محروم می کند مقلا هر طبقه حاجب حرمانی طبقه یعد است . یا در هر دسته ،درجه نزدیک حاجب حرمانی درجه دور است .
در حجب نقصانی حاجب باعث می شود وارق دیگر کمتر ببرد که بقه را خودش ببرد . مثل اولاد که فرض بالای زوج و زوجه را به فرض پایین کاهش می دهد تا خودش بیشتر ببرد (ماده 887ق .م)
موردی وجود دارد که در آن وارثی اصلا ارث نمی برد ولی تحت شرایطی حاجب نقصانی وارث دیگری می شود ؛ و آن برادر و خواهر های متوفی (کلاله و اخوه ) هستند که حاجب مادر متوفی می شوند. در این حالت مادر از طبقه اول و اخوه از طبقع دوم ، با این حال طبقه دوم در میزان ارث طبقه اول تاثیر می گذارد.
کلاله یا اخوه میت دو تاثیر بر مادر می گذارند :
1 – سهم مادر را از 1/3 به 1/6 کاهش می دهند .
2 – مانع رد اضافه به مادر می شوند
شرایطی که تحت آن اخوه میت حاجب نقصانی مادر می شوند (ماده 892ق .م )
1- تعداد : اخوه باید دو برابر یا مشابه باشد . یعنی یک برادر و دو خواهر یا چهار خواهر
2- پدر زنده باشد
3- اخوه ممنوع از ارث نباشد مگر به سبب قتل
4- اخوه با متوفی از یک پدر باشند ( ابوینی یا ابی ) . از ظاهر قسمت ب ماده 892 ق. م چنین بر می آید که باید همه آنها ابوینی یا ابی باشند .
انواع برادر و خواهر :
· ابوینی : دارای پدر و مادر مشترک
· ابی : تنها دارای پدر مشترک
· امی : تنها دارای مادر مشترک
برگرفته شده از جزوه دکتر محمد حسین شهبازی
[1] - در فرزند خوانگی به سبب فقد رابطه نسبی یا سببی بحث ارث موضوعیت ندارد
[2] - قرینه در این ماده عبارت است از نبودمورد دیگر در قانون که موجب توارث باشد.
[3] - گرچه در ماده 862 ق.م به جای ²اجداد به بالا ² تنها واژه ²اجداد² آمده است ، اما این مسأله با علاقه جزء و کل قابل توجیه است .
«هوالوکیل»